دانشجوي پولدار

در زمان دانشجويي اصولا با اساتيد رياضي رابطه خوبي داشتم، يكي از دوست داشتني ترين آنها استاد فروغ بود كه هميشه آرزوي سلامتي ايشان را دارم.
روزي برنامه اي براي نمايش تبديل موبيوس طراحي كرده و پيش استاد بردم. اولش بسيار ذوق كرد و از اينكه اين اولين بار است كه چنين برنامه اي در دنيا طراحي شده و ... صحبت كرد ، ولي ناگهان با لحن تلخي پرسيد:
- فلاني وضع مالي خانوادتان چطور است؟
من كه جا خورده بودم پرسيدم:
- چطور مگر؟
-وا... با تجربه اي كه بنده دارم اگر وضعيت مالي خانواده جنابعالي خوب باشد ، بعيد نيست كه در آينده با استعدادي كه داري كار هاي درخشاني را از شما ببينيم، ولي اگر اينطور نباشد نهايت كاري كه دانشجويي با استعداد شما مي تواند انجام دهد طراحي يك فونت جديد براي برنامه زرنگار است!!! ( البته آن موقع برنامه زرنگار خفن ترين پروژه بازار بود.)
الان كه سال ها از اين موضوع مي گذرد و بنده براي گذران زندگي به ناچار (پس از امتحانات بسيار و فيل افكن)در يكي از ادارات مشغول بكار شده ام، تازه مي فهمم كه تلخي لحن آن روز استاد دليلش اين بود كه من فقط خودم را مي ديدم و استاد تمام شاگرداني را كه مي بايست استعداشان را صرف امرار معاششان نمايند.

۲ نظر:

  1. همینه دیگه یه مرفه بی دردی مثل من لیسانسشو میگیره ولی حاضر نیست بره توی دادگاه خر کاری کنه
    یکی هم مثل شما گوله ی استعدادید ولی پول ندارید
    هیچی سرجاش نیست

    پاسخحذف
  2. عجب استعدادی داشتم و نمی دانستم :-D ;)

    پاسخحذف

پیام مدیر سایت:
لطفا برای درج کامنت در صورت امکان از گزینه نام/آدرس اینترنتی استفاده نمایید

مترجم گوگل