بر گیسویت ای جان ...

شانه یکی دیگه رو هم که برای گریه کردن داشته باشی
باز این تویی که باید زجه بزنی تا خنک شی

بابا برقي

هم وطنان عزيز، حالا اگر ... داريد لامپ بالا سرتان را خاموش نكنيد

اعتماد

ملكه: باور كن خوب نگاه كردم ، نبود
شاه : واقعا فكر مي كني اگه به چشات اعتماد داشتم مي اومدم خواستگاريت!؟

پرواز

در دسشويي اداره رو باز كردم
نگو يارو در حال عمليات بود
همچين تو هپروت بود كه حتي متوجه باز كردن در نشد

مدتيه فكرم را مشغول كرده
كه تو اين اداره ممكنه چي به آدم بگن كه آدم از زمين اينقد فاصله بگيره




شونساكو

يعني
شب رئيس جمهور قيمت بنزين و گاز رو بتركونه
صبح پاشي ماشينت بتركه
ببري تعمير گاه بگن بايد موتور پياده كني
بعد از يه ساعت تو سرما كنار اتوبان وايستادن ماشين گيرت بياد
خانمه تو تاكسي با موبايل عناوين غرهاي همسرت رو با دوست پسرش مرور كنه
خلاصه بالاخره ساعت 10 كه رسيدي اداره
يه پيرزن مو رنگ كرده با دوچرخه كورسي از جلوت رد بشه
(جان خودم عينك هم داشت)

بي ربط نوشت: اين وبلاگ و كامنتدونيش از امروز به حالت عادي بر مي گردد

غنیمت

وقتی به کسی اجازه ساختن نمی دهی
فرصتی برای ویران کردن فراهم کرده ای

شنوندگان عزیز

هم اکنون صدای بنده را
بالاخره از خارج تهران می شنوید

الله اعلم

خیلی خسته از کارهای انتقالیم اومدم پشت کامپیوتر نشستم که دیدم برنامه ای که رندوم آیه ها را نمایش می ده نوشته:
"و چون تو با آنان که همراه تواند بر کشتی نشستی بگو ستایش خدایی را که ما را از [چنگ] گروه ظالمان رهانید"
سوره 23 آیه 28

تحلیل سریال مختارنامه

آقا تحلیل نمی خواد وقتی که یارو کیان به این مختار می گه که "تو را در هیبت رستم می بینم"
آقایون صدا و سیمایی تاریخ یادشون رفته که اون موقع هنوز رستمی نبوده
و یا کمر به دادن ترتیب فردوسی بسته اند
که چند وقت پیش طی یک سریال کاملا مستند شیعه بودنش کاملا به اثبات رسید!!!

برچسب ها : سوتی در سریال مختارنامه ، آفتابه و مختار نامه ، صدا و سیما و دادن ترتیب فردوسی

انتقال از شهر تهران

روزی که میای خودت خوشحالی و روزی که می ری بقیه!!!

بی ربط نوشت:
به اطلاع عزیزان علاقه مند می رساند از روز انتقال بنده به مدت یک سال شمسی کامنتدونی این وبلاگ بسته خواهد بود
دوستانی که علاقه مند به نوشتن یادگاری هستن می تونن از فرصت استفاده کنن

ادعیه خاصه

-خانم جان مواظب خودت باش ،این روزها چپ و راست می گن موبایل فلانی تو شارژ پکید ،بهمانی در حال صحبت با موبایلی که تو شارژ بود تلف شد
- یعنی واقعا اینقد به فکر طول عمر منی؟!
- البت ،دوست دارم اگر روزی زن دیگه ای گرفتم زنده باشی و بهم بگی چرا یه همچی کاری کردم

ژانر وحشت

آشناهایی که تو وب پیغام هایی با عنوان ناشناس می ذارن

طنز سیاه

"بچه حلال زاده به داییش می ره"
تا حالا کسی فکر کرده چرا شبیه باباش نمی شه؟

مناجات رمضانیه

خدایا قبل از اینکه دوباره ما رو با یک درخت دیگه سرکار بذاری
بگو ببینم
واقعا اون حیوانی که خیانت کرد
مار بود که شیطان را در دهان خودش وارد بهشت کرد
یا
میمون بود
که بعد از اینکه بالا رفت
سیب را انداخت پایین و همه را بیچاره کرد

چیزخلی اداری

- بابا این یارو خیلی چیز خله!
- تو این اداره کی نیست؟
- باز من و تو اینقد عقل داریم که چیز خلی مون رو مخفی کنیم ولی این یارو ...

مترجم گوگل