مدتی بود که خانم همسایه بد جوری آمار می داد!
ملکه و شاهدخت رفته بودند سفر و خانم همسایه هر وقت مرا می دید شروع می کرد به تعارف های عجیب و غریب ، از این قبیل که اگر همسرتان نیستند بنده هستم خدمتتون و از این حرف ها
خداییش هم خانم مطلوبی بود ولی خب حس غریبی به بنده می گفت که طرف با هوشتر و مطلوب تر از این حرفهاست که بخواهد خود را ارزان بفروشد، بنابراین بنده هم در جواب تعارفات ایشان نهایت دقت را می کردم که تعارفات دو پهلوی ایشان را با کمال دقت با پاسخ هایی کاملا معمولی رد کنم (درست است که ما شاه هستیم ولی در کل، جواب رد دادن در چنین موقعیت هایی واقعا دشوار است!!!)
به هر حال چند وقتی به همین منوال گذشت و روزی صاحب خانه صدایم کرد و گفت که می خواهد همسایه پایینی را به هر قیمتی بیرون کند و دلیل این موضوع آن است که همسایه پایینی مدام چشمش به پنجره خانه همین خانم دوخته شده و همه متوجه این موضوع شده اند
خلاصه فهمیدیم که به احتمال زیاد خانم از آنهاییست که دوست دارند در محیطشان بیچاره ای را دنبال خودشان راه بیندازند و با انگشت نما کردن او به همه بگویند هنوز هم کسی دوستشان دارد وشاید هم همسایه ها را تست می زدند و یا ...ولی هر چه بود به خود احسنت گفتیم که چنین خلق شاهانه داریم و در این دام نیفتادیم
پ.ن 1: لازم به ذکر است که این خانم یک شوهر و دو بچه دارد و باید نزدیک چهل را داشته باشند
پ.ن 2:روزی جایی کار می کردم که تعمیرکار برای منازل می فرستاد ، گویا یکی از بچه ها را خواسته بودند در خانه ای که نه مردی داشته و نه وسیله ای برای تعمیر!
در عوض خانم خانه گفته بود که اگر جیب هایت را خالی نکنی داد می زنم که می خواستی به من دست درازی کنی
همکار اسبق ما هم که در اینگونه مسائل بر بنده سمت استادی دارد گفته بود که اگر همین الان حق القدم مرا ندهی من در ازایش کاری را که دلم می خواهد می کنم و تو هم آزادی هر چه دلت خواست داد بزنی!
خلاصه آنکه از خانم دو برابر معمول اجرت گرفته بود و شاد و شنگول بر گشته بود
ملکه و شاهدخت رفته بودند سفر و خانم همسایه هر وقت مرا می دید شروع می کرد به تعارف های عجیب و غریب ، از این قبیل که اگر همسرتان نیستند بنده هستم خدمتتون و از این حرف ها
خداییش هم خانم مطلوبی بود ولی خب حس غریبی به بنده می گفت که طرف با هوشتر و مطلوب تر از این حرفهاست که بخواهد خود را ارزان بفروشد، بنابراین بنده هم در جواب تعارفات ایشان نهایت دقت را می کردم که تعارفات دو پهلوی ایشان را با کمال دقت با پاسخ هایی کاملا معمولی رد کنم (درست است که ما شاه هستیم ولی در کل، جواب رد دادن در چنین موقعیت هایی واقعا دشوار است!!!)
به هر حال چند وقتی به همین منوال گذشت و روزی صاحب خانه صدایم کرد و گفت که می خواهد همسایه پایینی را به هر قیمتی بیرون کند و دلیل این موضوع آن است که همسایه پایینی مدام چشمش به پنجره خانه همین خانم دوخته شده و همه متوجه این موضوع شده اند
خلاصه فهمیدیم که به احتمال زیاد خانم از آنهاییست که دوست دارند در محیطشان بیچاره ای را دنبال خودشان راه بیندازند و با انگشت نما کردن او به همه بگویند هنوز هم کسی دوستشان دارد وشاید هم همسایه ها را تست می زدند و یا ...ولی هر چه بود به خود احسنت گفتیم که چنین خلق شاهانه داریم و در این دام نیفتادیم
پ.ن 1: لازم به ذکر است که این خانم یک شوهر و دو بچه دارد و باید نزدیک چهل را داشته باشند
پ.ن 2:روزی جایی کار می کردم که تعمیرکار برای منازل می فرستاد ، گویا یکی از بچه ها را خواسته بودند در خانه ای که نه مردی داشته و نه وسیله ای برای تعمیر!
در عوض خانم خانه گفته بود که اگر جیب هایت را خالی نکنی داد می زنم که می خواستی به من دست درازی کنی
همکار اسبق ما هم که در اینگونه مسائل بر بنده سمت استادی دارد گفته بود که اگر همین الان حق القدم مرا ندهی من در ازایش کاری را که دلم می خواهد می کنم و تو هم آزادی هر چه دلت خواست داد بزنی!
خلاصه آنکه از خانم دو برابر معمول اجرت گرفته بود و شاد و شنگول بر گشته بود
1.مرحبا به اون دوستتون .واقعا!!!!!!!!
پاسخحذف2.باز چشم ملکه رو دور دیدین ؟
1. ملکه این دفعه رو شانس آوردی! دفعه دیگه معلوم نیست چی پیش بیادها!!! مواظب شاه باش! تنهاش نذار! :-P
پاسخحذف2. ولی عجب زنی بوده ها؟! =-O من اول فکر کردم تنها بوده! ولی بعد گفتی شوهر و بچه هم داشته!! =-O
3. عجب همکارهایی دارید شما؟!!! :-D همه تون بلا هستید! ;)
1. ملکه این دفعه رو شانس آوردی! دفعه دیگه معلوم نیست چی پیش بیادها!!! مواظب شاه باش! تنهاش نذار! :-P
پاسخحذف2. ولی عجب زنی بوده ها؟! =-O من اول فکر کردم تنها بوده! ولی بعد گفتی شوهر و بچه هم داشته!! =-O
3. عجب همکارهایی داشتید شما؟!!! :-D همه تون بلا هستید! ;)
لازم به ذکر است که این خانم یک شوهر و دو بچه دارد. مگه قرار بود چند تا شوهر داشته باشه ؟
پاسخحذفخانمی که ابرو براش مهم نباشه ، فرقی نداره براش که در قبال عمل انجام شده داد و هوار بندازه یا فقط برای کسب درامد . همکارتون بخت باهاش همراه بود البته باهوش هم بوده
پاسخحذفجلب توجه برای همسایه ها نبوده می خواسته توجه کس دیگه ای را جلب کنه (از نظر من )
http://www.drawingandpainting.blogfa.com
پاسخحذفاحسنت بر شما و دوست محترمتون!
پاسخحذف1- آره ، از جون مایه گذاشته :-D
پاسخحذف2- من یا اون خانومه؟ ;)
1- فعلا خبر از این موضوع نداره ، از این خونه که بریم شاید بهش گفتم
پاسخحذف2- نه بابا به قول کابوسی یه همچین مالی روی زمین نمی مونه ;)
3- الان که همکار نیستیم ، اون قضیه مال خیلی وقت پیشه
ایول، از بس آرشیو این شاه فلک زده رو خوندی بالاخره داری به راز و رمز نوشته هاش آشنا می شی
پاسخحذفبازم ایول!!!
بابا ملت شانس دارن
پاسخحذفنمی دونم این پدر سوخته می رفت خونه مردم چی کار می کرد که پیر زن ها هم مشتریش بودن ;)
وا ... تاتوره خانم من بی تقصیرم ، ترجیح می دم احسنتش هم مال خودش باشه :-D
پاسخحذفجالبه!!!
پاسخحذفتست
پاسخحذف